افق روشن

شاید تمام زیبایی بازی فینال جام کنفدراسیونها نه در قهرمانی پایانی  که در صحنه ابتدایی بازی رقم خورد . چقدر غم انگیز و چقدر انسانی وقتی اشک ریختن تیری هانری  را برای مرگ بازیکن تیم کامرون دیدم احساس کردم توی این دنیا با همه ظلم ها و بی عدالتیهاش هنوز هم چه قلبهای پاکی پیدا میشن که برای انسانها ارزش قایلند .

براستی اگر ارزش واقعی انسان شناخته میشد دیگه بی تفاوت از کنار مرگ هیچ انسانی نمیشد گذشت . دیگه جنگ و خونریزی پذیرفتنی نبود . دیگه فقر و نداری بی معنی جلوه میکرد و دیگه ......

واقعا اینها معنای اون چیزی که اسمش حقوق بشر است نیست ؟

 

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد

و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت

 

روزی که کمترین سرود

                             بوسه است

و هر انسان برای هر انسان برادری ست

 

روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند

قفل

    افسانه ایست

و قلب

       برای زندگی بس است          

 

روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است

تا تو بخاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی

 

روزی که آهنگ هر حرف زندگی ست

تا من بخاطر آخرین شعر رنج جست و جوی قافیه نبرم

 

روزی که هر لب ترانه ایست

تا کمترین سرود بوسه باشد

 

روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم

 

و من آن روز را انتظار می کشم

حتی روزی

             که دیگر نباشم