فضائی نو – شماره یک

اتاق سیاسی

مدیر مسئول : ننه جان

 

اتاق سیاسی

مدیر مسئول : ننه جان

 

بازهم ننه جان گیرداده بود به شیشه عینک ته استکانیش و مرتب اونو پاک میکرد و جلوی لامپ مهتابی نگاهش میکرد و از سر ناراحتی غرولندی زیر لب و بازهم تکرار این سناریوی پاک کردن .

این وضعیت نشون دهنده اینه که ننه جان از یه موضوعی خیلی عصبانی شده .

بهش گفتیم : ننه جان چی شده ؟ الحمدا... اوضاع سیاسی مملکت که آروم آروم . مردم در کمال امنیت و آسایش جانی و مالی مشغول لذت بردن از زندگی هستند . یعنی شما از این وضع ناراضی هستید ؟

ننه جان نگاه عاقل اندر سفیهی به ما کرد و گفت : بعله وقتی چهار تا روشنفکر مثل شما چشم و گوش بسته پیدا بشه که با یه لقمه نون اضافی تر از خوشحالی سکته میکنید و فکر میکنید ثروت دنیا را بهتون دادند حضرات خودشون و تخم و ترکشون کیسه کیسه ثروت این مملکت رو به بهونه های مختلف بالا میکشن و آب هم از آب تکون نمیخوره .

گفتیم : ننه جان استغفرا... این آقایون که مد نظر شما هستند که سادگی و زهد از چهرهاشون میباره . اونارو چه به این حرفها . والله ما که با دیدن اینها به یاد مسلمانهای صدر اسلام میافتیم .

ننه جان بادبزنش رو محکم تو سر من بی ادعا کوبید و گفت : خاک بر سرت کنند (اونهم از نوع خاک رس ) . آخه تا کی میخواهید توی این ظاهر بینی و عادی نگری باشید . بچه جان یه کم چشم و گوشت را باز کن . فقط هم نچسب به چهار تا روزنامه وطنی و صدا و سیمای خودی . بیا این مطلب را همگی بخونین و اگر باور کردید بعدا نطق جدید بفرمایید .

و ما هم خواندیم .

مطلب راجع به دریافت حق المشاوره (رشوه)  توسط آقای مهدی رفسنجانی از شرکت نفتی استات اویل نروژی جهت برنده شدن شرکت مذکور در قرارداد نفتی پارس جنوبی بود . در این گزارش به مبلغی در حدود 40 میلیون کرون اشاره شده که مشخص نیست چه مقدار از آن به حساب آقای رفسنجانی واریز شده است .

داشتیم همگی شاخ درمیاوردیم !! با کمی من و من گفتیم : خوب ننه جان بالاخره چی میشه ؟

ننه جان گفت : هیچی طفلک من . مگر سر قضایای رفیق دوست ٬ شهرام جزایری ٬ واعظ طبسی ٬ سعید عسگر و خیلی از وابسته ها و آقازاده های دیگر اتفاقی افتاد که بخواهد برای این یکی بیفتد . بیچاره ما مردم که خودمون رو با جملاتی مثل "" فقر زینت مومن است "" داریم گول میزنیم .

جو بدجوری سنگین شده بود . بازم گلی به جمال این خواهر عزیز (عاشق سن) که با گفتن شعری از پروین اعتصامی جو را شکست :

ما را به رخـت و چوب شبانی فریفته است

ایـن گـرگ سالهاست که با گـله آشناست

آن پــارســا کـه ده خـرد و مـلـک رهـزن‌ست

آن پــادشــا که مـال رعیـت خورد گـداست

پروین به کجروان سخن از راستی چه سود

کو آنچنان کسی که نرنجـد ز حرف راست

اتاق شاعری

مدیر مسئول : عاشق سن

 

در هفته ای که گذشت (27 شهریور) مصادف با درگذشت بزرگ شاعر خطه آذربایجان استاد محمد حسین شهریار بود . استاد شهریار در سال 1325 هجری قمری (شهریور ماه 1286 هجری شمسی) در بازارچه میرزا نصراله تبریز واقع در چای کنار چشم به جهان گشود . دوره کودکی استاد در آغوش طبیعت و روستا سپری شد که منظومه حیدر بابا مولود آن خاطرات است. درسال 1331 هجری قمری پدرش او را جهت ادامه تحصیل به تبریز بازآورد و او در نزد پدر شروع به فراگیری مقدمات ادبیات عرب نمود و در سال 1332 هجری قمری جهت تحصیل اصول جدید به مدرسه متحده وارد گردید و در همین سال اولین شعر رسمی خود را سرود و سپس به آموختن زبان فرانسه و علوم دینی پرداخته و از فراگیری خوشنویسی نیز دریغ نمی کرد که بعد ها کتابت قرآن ، ثمره همین تجربت می باشد . در سیزده سالگی اشعار شهریار با تخلص بهجت در مجله ادب به چاپ می رسد . در بهمن ماه سال 1299 شمسی برای اولین باربه تهران مسافرت کرده و در سال 1300 توسط لقمان الملک جراح در دارالفنون به تحصیل می پردازد . شهریار در تهران تخلص بهجت را نپسندیده و تخلص شهریار را پس از دو رکعت نماز و تفعل از حافظ می گیرد

  شهریار از بدو ورود به تهران با استاد ابوالحسن صبا آشنا شده و نواختن سه تار و مشق ردیف های سازی موسیقی ایرانی را از او فرا می گیرد . او همزمان با تحصیل در دارالفنون به ادامه تحصیلات علوم دینی می پرداخت و در مسجد سپهسالار د رحوزه درس شهید سید حسین مدرس حاضر می شد.

د ر سال 1303 وارد مدرسه طب می شود واز این پس زندگی شورانگیز و پرفراز و نسیب او آغاز می شود . در سال 1313 و زمانی که شهریار در خراسان بود پدرش حاج میر آقا خشکنابی به دیار حق می شتابد . او سپس در سال  1314 به تهران بازگشته و از این پس آوازه شهرت او از مزارها فراتر می رود . شهریار شعر فارسی و آذری را با مهارت تمام می سراید و در سالهای 1329 تا 1330 اثر جاودانه خود حیدر بابایه سلام را خلق و برای همیشه به یادگار می گذارد . منظومه حیدر بابایه سلام تنها در جماهیر شوروی به 90 در صد زبانهای موجود ترجمه و منتشر شده است.

درتیر ماه 1331 مادرش دارفانی را وداع می کند . در مرداد ماه 1332 به تبریز آمده و با یکی از منسوبین خود به نام عزیزه عمید خالقی ازدواج می کند که حاصل این ازدواج سه فرزند به نام های شهرزاد و مریم و هادی هستند . در حدود سالهای 1346 شروع به نوشتن قرآن،به خط زیبای نسخ نموده که یک ثلث آن را  به اتمام رسانده و دیوان اشعار فارسی استاد نیز چندین بار چاپ و بلافاصله نایاب شده است. در مدت اقامت درتبریز موفق به خلق اثر ارزنده سهندیه دررمانتیک ترکی می گردد .در سال 1350 مجددا به تهران مسافرت نموده و تجلیل های متعددی از شهریار به عمل می آید . ولی در سال 1354 داغ دیگری از فوت همسر به دلش می نشیند و د رسال 1357 شهریار با حرکت توفنده ا زانقلاب اسلامی همصدا شده و با اعتقاد راسخ و قلبی مالامال از عشق به امام خمینی (ره) دهه آخر عمر خود را سپری می کند . دراردیبهشت ماه سال 1363 تجلیل باشکوهی از استاد در تبریز به عمل آمد . استاد شهریار به لحاظ اشتهار در سرودن اشعار کم نظیر درمدح امیر مومنان و ائمه اطهار علیه السلام به شاعر اهل بیت (ع) شهرت یافته . او پس از یک دوره بیماری در 27 شهریورماه سال 1367 دار فانی را وداع و د رمقبره الشعرا به خاک سپرده شد.

در پایان برای حسن ختام مطلبم قسمت اول از منظومه حیدر بابا را برایتان هم به زبان آذری و هم ترجمه فارسی میاورم

یادش شاد

 

حیدر بابا ، ایلدریملار شاخاندا                                 حیدر بابا رعد و برق که میدرخشد

سللر، سولار شاقیلدایوب آخاندا                              سیل و آب که شرشر صدا میکنند

قیزلار اونا صف باغلیوب باخاندا                                دخترانی که صف میبندند و به آن نگاه میکنند

سلام اولسون شوکتوزه ، ائلوزه                              سلام بر بزرگی و جلال طایفه ات

منیم ده بیر آدیم گلسین دیلوزه                               اسم منم یکبار به زبانتون بیاد

 

حیدر بابا ، کهلیکلرون اوچاندا                                  حیدر بابا کبکهاتون که پرواز میکنند

کول دیبیندن دوشان قالخوب،قاچاندا                         و خرگوشها که از زیر درختانت فرار میکنند

باخچالارون چیچکلنوب آچاندا                                  و باغچه هاتون که شکوفه میدهند

بیزدن ده بیر ممکن اولسا ، یاد ایله                          اگر ممکنه از ماهم یادی کن

آچیلمیان اورکلری شاد السون                                دلهایی که غمگینند شاد باشند

 

 

اتاق ورزشی

مدیر مسئول : سرطلائی

 

سلام دوستان

من با کسب اجازه از جناب بی ادعا فقط و فقط در این صفحه بحثهای فوتبالی آنهم از نوع لیگ برتری فوتبال را دارم . البته اگر از دیگر ورزشها خبری جالب و نون و آب دار بدستمان برسد دریغ نمیکنیم .

1- پنجشنبه رفته بودم استادیوم برای بازی پیکان و پرسپولیس

جاتون خالی بود . ملت همه منتظر یک نتیجه عجیب و غریب دیگر از پرسپولیس بودند و انصافا هم بازی بدی از این تیم ندیدیم ولی خوب فوتبال یعنی استفاده از موقعیتها . پرسپولیس بیش از 10 موقعیت خوب داشت که از یکیش استفاده کرد و در مقابل پیکان 4 تا موقعیت خوب داشت که از دوتاش استفاده کرد (این یعنی قانون فوتبال ) . القصه بگذریم از اینکه تماشاچی ها آخر مسابقه شعار علی انصاریان سردادند و بعضی ها هم یواشکی اسم پروین رو بردند ولی نکته قشنگ شادمانی دکتر ذوالفقار نسب با آنهمه کلاس بود (البته طبیعی است ) ولی خوب دکتر جون یک نکته فراموشت نشه "" زیبایی فوتبال فقط در برد نیست به بازی جوانمردانه است کمی هم اینرا یاد شاگردانت بده "" . البته یک نکته رو همینجا بگم که کف کنید "" این پرسپولیس امسال قهرمانه باور نمیکنید ببینید "".

2- اما دوستان چی بگم از بازی استقلال و سایپا .

اول دست این حاجی مایلی کهن درد نکنه . عجب جوونایی !! انصافا استقلال رو کشتند و مطمئن باشید بقیه تیمها رو هم به گریه میاندازند و دوم اینکه نمیدونم این نیکبخت چرا اینجوری شده . باباجون اگه آبروی خودت و تیمت مهم نیست به آبروی تیم ملی فکر کن ؟

در آخر هم باید به ژنرال آبی ها بگویم که همیشه از این شانسها گیر آدم نمیاد فکری بحال تیم خودت بکن .

3- این آقا فرهاد کاظمی مثل اینکه دوباره داره میافته رو غلطک که البته بهتره اینجوری باشه چون در غیر اینصورت حرفهایی که راجع به آقا فرهاد میزنن ممکنه واقعیت پیدا کنه . اینکه میگن ایشون مربی یه فصلی هستش و اگه بیش از یک فصل تو تیمی باشه حتما گند میزنه . در مورد فولاد هم اصلا ناراحت نباشین این مستر لوکا کارش رو خوب بلده و امسال عنوان بهترین تیم شهرستانی رو واسه خودش کنار گذاشته .

4- بابا ایوا.. به این آقای کربندی تیمش میکوبه و جلو میره . اگه تو آسیا هم همینجوری باشه اونوقت بعضی تیمها و مربی ها باید از خجالت برن تو چمن استادیوم .

راجع به بهرام خان عاطف هم هیچی نگم بهتره . این استقلال اهواز همچین اول فصل بازیکنای خوب رو خرید که گفتیم هیچی دیگه (بیخودی که لقب چلسی ایران رو به استقلال اهواز ندادن ) اما خوب یه جای کار میلنگه . درگوشی بگم اگه دیدید بهرام خان بزودی خانه نشین شد تعجب نکنید .

5- این تیم پگاه هم ما نفهیمیدیم آخرش چیکاره است . اما حداقلش اینه که تو زمین خودش به هیشکی باج نمیده (یاد چوکای تالش که چند سال پیش تو لیگ دسته اول بود افتادم ) و اما برق شیراز فکر کنم سرپرست این تیم حالا بیشتر قدر عباسی سرمربی سابق خود رو میدونه تا چه پیش آید .

6- بالاخره این شاغلام به اولین پیروزی رسید تا خیلی ها بدونند که قلب آدم که پاک باشه ارزشش خیلی زیاده . شاغلام منتظر نتیجه های بهتر هستیم .

تیم آقا فیروز هم ما راجع بهش هیچی نمیگیم . نه کلاسمون به کلاس ایشون میرسه نه سوادمون .

7- مسابقه تیمهای پاس و شموشک هم نتیجه اش معلوم بود مگر اینکه قرار باشه اتفاقی عجیبی رخ بده که نداد . بالاخره تیمی که خداداد رو داره باید تو کورس قهرمانی باشه ولی وای به روزی که خداداد نباشه .

این اکبر آقای میثاقیان هم عین شاغلام فجر سپاسی با عشق تیمش رو پیش میبره ولی بقول یکی از دوستان این عشق متاعی است که توی فوتبال پولکی امروز خریدار نداره .

 

اتاق اجتماعی

مدیر مسئول : بچه محل

 

خوانندگان عزیز

میخواستم اولین مطلبم رو اختصاص بدهم به اولین روز مدرسه رفتن و شور و حال آن ولی متاسفانه این مطلب آماده نشد و برای اینکه هم شما ناراضی نباشید و هم این جناب بی ادعا حالمون رو نگیره یه مطلب تحلیلی زیبا با عنوان ""واین زنانیکه ازدواج نکرده اند"" که یک کار تحقیقی توسط خانمها لیلا موری– سولماز صدقی – نسیم قاسمی میباشد رو برایتان انتخاب کرده ام . برای دیدن این مطلب میتوانید به سایت www.womeniniran.org بروید .

 

 

اتاق هماهنگ کننده (ریاست)

مدیر مسئول : بی ادعا

 

خوب دوستان عزیز

اولین شماره وبلاگ ما در دوره جدید کاری را ملاحظه کردید و امیدواریم مورد پسند شما قرار گرفته باشد . البته همانطور که خودتان نیز دقت فرموده اید اتاق مطالب اینترنتی با مدیر مسئولی کامبیز و اتاق مطالب سینمایی با مدیر مسئولی فردین این هفته تعطیل بودند (مطمئن باشید به حسابشان میرسم ) و این جناب بچه محل هم واقعا زحمت کشیده اند (خدمت ایشان هم ایضا میرسم) .

اما قبول بفرمایید که شروع هر کاری با نقصهایی همراه است که امیدوارم هرجه سریعتر مرتفع شود . البته نظرات شما عزیزان در بهبود کار ما بسیار موثر خواهد بود . بنابراین ما را از انتقادات و پیشنهادات خود بی نصیب نگذارید .

پس تابعد