فضائی نو – شماره سه

اتاق هماهنگ کننده

مدیر مسئول : کمی مدعی  

سلام خدمت تمامی دوستان عزیز

سومین شماره از هفته نامه فضائی نو را تقدیم شما میکنیم .

در این شماره خوشبختانه تمام اتاقهای ما فعال شده اند و همکاران عزیز من با جدیت مطالب مربوطه را تهیه و ارائه نموده اند که امیدوارم رضایت خاطر خوانندگان عزیز را برآورده نماید .

البته دوستان ما هنوز خود را در ابتدای راه میدانیم و این سیر تکامل میسر نمیشود مگر با مشارکت شما عزیزان . انتقادات و پیشنهادات شما ما را در هدفمان یاری میکند و این حرکت را آسانتر .

در جلسه گذشته اعضای هفته نامه مقرر شد عکسی در اتاق هر یک از همکاران بیاد انها و شخصیت هنریشان قرار داده شود اما ننه جان مخالف اساسی این موضوع بودند و بنا به دلایلی نظر جمع بر حذف این موضوع مصوب گردید .

اما برای خالی نماندن اتاقهای دوستان موضوعات هر هفته بصورت تیتر وار در این اتاقها نمایش داده میشود .

همچنین ما خود را متعلق به تمام اعضای وبلاگ نویس میدانیم بنابراین تمام وبلاگ نویسان عزیز دوستان ما هستند و نمیتوانیم از عده ای با این عنوان یاد کنیم .

جا دارد از دوستان عزیزی که در شماره گذشته در قسمت نظر دهی خوانندگان بذل محبت نموده اند را در ذیل بهمراه لینک وبلاگشان معرفی نماییم :

حامد ، بهزاد ، آیدا ، صادق ، پیمان ، کاربر فعال ، احسان ، محسن ، غلامرضا

اتاق سیاسی

مدیر مسئول : ننه جان  

همه برو بچه های هفته نامه بمناسبت روز جهانی سالمندان (9 مهرماه) خدمت ننه جان جهت تبریک و عرض ادب رسیده بودیم . (البته در پرانتز گفته باشم ننه جان از تمامی ما الحمدا... جوانتر و سرحالتر میباشد)

خوب بحث اصلی دو شماره منتشر شده از هفته نامه و پیغامها و ایمیلهای ارسالی دوستان بود و هر کدام از دوستان فراخور تخصص خود چند کلمه ای دیگران را مستفیض مینمودند . در این شلوغی بحث همکار عزیزمان سرطلائی که واقعا از پیغام تفصیلی و تشریحی دوست عزیزمان بهزاد در مورد بازی ایران و اردن بوجد آمده بود گفت : این علی دائی هم طفلک شده سوژه اصلی همه باختها !!! اگه توی یه بازی باشه و تیم ایران ببازه یه عده میگن : علت باخت اینه که تاکتیک تیم روی علی دائی طراحی شده و اونهم بد بازی کرده و تیم باخته و اگه توی یه بازی نباشه و تیم ببازه بازهم یه عده میگن : نبود علی دائی به تیم ایران از لحاظ روحی ضربه زد و تیم باخت . حالا ما نفهمیدیم بودن این بابا بهتره یا نبودنش ؟

ننه جان که تاحالا ساکت نشسته بود و فقط به حرفهای بقیه گوش میکرد سری تکان داد و گفت :

آره مادر عین همین اتفاق هم توی این مملکت برای دین و مذهب افتاده . اگه آقایان علما و روسا کاری انجام دهند که باعث بوجود آمدن افتضاحی توی این مملکت بشه مردم علت اصلی رو در مذهبی بودن حکومت و اسلام میدونند و اگر مردم کاری انجام دهند که در نهایت نتیجه ای نامطلوب حاصل بشه آقایان علما و روسا علت رو در دین گریزی و لامذهب بودن ملت میدانند . یعنی مثل همون قضیه علی دائی که بود و نبودش شده بهونه ، دین و دینداری هم توی این مملکت بود و نبودش شده بهانه و دستاویز برای سرپوش گذاشتن بر ناتوانائی ها و اشکالات شخصی .....

توی این سکوت معمولا یه شعر از خواهر شاعرمون تکمیل کننده همه چیز میشه :

قومی متفکرند اندر ره دین

                         قومی به گمان فتاده در راه یقین

                                                         می ترسم از آنکه بانگ آید روزی

                                                                                          کای بی خبران راه نه آن است و نه این

                                                                                                                                    (حکیم عمر خیام)

اتاق اجتماعی

مدیر مسئول : بچه محل  

سلام دوستان عزیز

بنظر من شخصیت یک جامعه از نوع برخورد و رفتار افراد آن جامعه با یکدیگر نمود پیدا میکند .

سخنان و رفتارهای بظاهر ساده ما در نوع نگرش آنهایی که از بیرون به این جامعه مینگرند بسیار تاثیر گذار میباشد .

القابی مانند مهمان نواز بودن ، دست و دلباز بودن و ... ریشه در اینگونه رفتارهای مثبت دارد .

در اینکه ما ایرانی ها در دنیا به حسن اخلاق شهره هستیم جای تردیدی نیست اما میخواهیم کمی واقع بینانه تر به قضیه نگاه کنیم و آنچه را که اینروزها بعنوان نکات منفی اخلاقی در رفتارهای اجتماعی مشاهده میکنیم بیان کرده و سپس نتیجه گیری کنیم با کمی تغییر در همین رفتارهای بد نیز میتوان جنبه مثبت رفتاری را عینیت بخشید .

سکانس اول : خودرو سواری با 5 سرنشین بعنوان مسافر

وضعیت : صدای ضبط خودرو آنچنان بلند میباشد که توجه مردم بیرون را نیز جلب کرده است

یک تقاضا : یکی از مسافران از راننده خواهش میکند که کمی صدای ضبط را کم کند .

برخورد شخصیت اصلی: راننده با نگاهی کاملا حق به جانب میگوید یا در گوشات رو بگیر یا خیلی ناراحتی پیاده شو 

برخورد سایرین : نگاهی توام با خنده به مسافر بجهت ضد حالی که خورده

نتیجه اخلاقی : خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو

سکانس دوم : داروخانه با تعدادی مریض که برای گرفتن دارو به صف ایستاده اند 

وضعیت : کارمند پشت باجه که وظیفه نوشتن دستور دکتر روی داروها را دارد حین کار در حال صحبت با تلفن میباشد

یک تقاضا : یکی از بیماران که احتمالا از درد کلافه شده از این کارمند گرامی میخواهد سریعتر عمل کند .

برخورد شخصیت اصلی : در همان حالتی که تلفن در دست دارد میگوید بیکار که نشستم . دو دقیقه صبر کنی که نمیمیری . تو صف اتوبوس و نون و روغن 4 ساعت وای میستید و حرف هم نمیزنید و ...

برخورد سایرین : آقا سر به سرشون نذار . وگرنه هم لج میکنند و هم ممکن است دستور دکتر رو اشتباه بنویسند !!!

نتیجه اخلاقی : زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد

سکانس سوم : کلاس درس دانشگاه با حضور استاد و دانشجویان

وضعیت : مطلبی توسط استاد ارایه میشود که احتمالا نظر شخصی خود ایشان است (و لزوما درست نیست )

یک تقاضا : یکی از دانشجویان بلند میشود و با دلایلی (که پذیرفتنی میباشد ) ناصحیح بودن مطلب را یادآور میشود .

برخورد شخصیت اصلی : استاد با نگاهی از روی ترحم به دانشجو میگوید: اگر خیلی حالیته تشریف بیاورید بالا شما درس رو ادامه دهید . اشکال در این است که به شماها خیلی رو داده اند که فکر میکنید عقل کل هستید (البته هیچ اشاره ای به اینکه او درست میگوید نمیکند )

برخورد سایرین : احتمالا برای جلب نظر استاد هم که باشد چند تا متلک از گوشه و کنار نثار دانشجوی بخت برگشته خواهد شد

نتیجه اخلاقی : درس معلم اربود زمزمه محبتی ..... جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را

سکانس چهارم : مجلس شورای اسلامی

وضعیت : یکی از نمایندگان مجلس (که عضو جناح خاصی نیست ) در مورد مسایل اصلی و اساسی شهرستان دور افتاده خود صحبت میکند و توجه جمع را به اینکه وظیفه اصلی مجلس کمک به حل مشکلات مردم است جلب میکند .

برخورد شخصیت اصلی : احتمالا ریاست مجلس خیلی به ایشان لطف داشته باشد مرتبا اتمام زمان سخنرانی را بیان نمیکنند .

برخورد سایرین : یا با اعضای جناح خود مشغول تهیه طرح برای حضور در دوره آینده میباشند  یا مشغول تکمیل مصاحبه خود با فلان روزنامه / شبکه تلویزیونی و غیره میباشند و یا صحن مجلس را ترک گفته اند (در مجموع گوش نمیدهند ).

نتیجه اخلاقی : هر کی بفکر خویشه

نتیجه شخصی از کل بحث : باور کنید من کاملا معتقدم ما بهترین و با شخصیت ترین مردم دنیا هستیم اگر ....

اتاق شاعری

مدیر مسئول : عاشق سن  

سلام شعر دوستان عزیز

چهاردهم مهرماه سال 1307 شهر کاشان درست سر ساعت 12 .

ترنم گریه نوزادی تازه متولد شده همنوا با صدای اذان میشود و حنجره خشکیده مادری فریاد میزند : ای دنیا ببین اینست کودک من سهراب....

و سهراب متولد شد تا به میهمانی دنیا برود ....

من به مهمانی دنیا رفتم:
من به دشت اندوه
من به باغ عرفان
من به ایوان چراغانی دانش رفتم
رفتم از پله مذهب بالا
تا ته کوچه شک
تا هوای خنک استغنا
تا شب خیس محبت رفتم
من به دیدار کسی رفتم در آن سر عشق
رفتم، رفتم تا زن
تا چراغ لذت
تا سکوت خواهش
تا صدای پر تنهایی

و همو بود که جور دیگر میدید آنچه همه میبینند....

چیزهایی دیدم در روی زمین:
کودکی دیدم، ماه را بو می کرد.
قفسی بی در دیدم که در آن، روشنی پرپر می زد.
نردبانی که از آن ، عشق می رفت به بام ملکوت.
من زنی را دیدم ، نور در هاون می کوفت.
ظهر در سفره آنان نان بود ، سبزی بود، دوری شبنم بود، کاسه داغ محبت بود.
من گدایی دیدم، در به در می رفت آواز چکاوک می خواست و سپوری که به یک پوسته خربزه می برد نماز.
بره ای دیدم ، بادبادک می خورد.
من الاغی دیدم، ینجه را می فهمید.
در چراگاه " نصیحت" گاوی دیدم سیر.
شاعری دیدم هنگام خطاب، به گل سوسن می گفت: "شما" .

و چه زیبا بود دلبستگیهایش...

من به سیبی خوشنودم
و به بوییدن یک بوته بابونه.
من به یک آینه، یک بستگی پاک قناعت دارم.
و زندگی را با همه وسعتش چه خوب درک کرد ...

زندگی رسم خوشایندی است.
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ،
پرشی دارد اندازه عشق.
زندگی چیزی نیست ، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود.
زندگی جذبه دستی است که می چیند.
زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.
 زندگی شستن یک بشقاب است.
زندگی "ضرب" زمین در ضربان دل ما،
زندگی "هندسه" ساده و یکسان نفسهاست.

و مرگ را با همه تلخی چه زیبا تفسیر نمود ...

و نترسیم از مرگ
مرگ پایان کبوتر نیست.
مرگ وارونه یک زنجره نیست.
مرگ در ذهن اقاقی جاری است.
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد.
مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن می گوید.
مرگ با خوشه انگور می آید به دهان.
مرگ در حنجره سرخ - گلو می خواند.
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است.
مرگ گاهی ریحان می چیند.
مرگ گاهی ودکا می نوشد.
گاه در سایه است به ما می نگرد.
و همه می دانیم
ریه های لذت ، پر اکسیژن مرگ است.

یاد و نامش همیشه جاودان 

اتاق تاریخی

مدیر مسئول : میترا  

عید مهر (جشن مهرگان )

از مجموعه یادگارهای باستان و سابقه های پر افتخار ملت ایران جشن مهرگان سابقه ای کهن دارد. ایرانیان باستان هر ماه را سی روز در نظر گرفتند و برای هر روز نامی بر گزیده بودند که بر گرفته از  اسامی ایزدان بود .در هر ماه روزی که اسمش با نام ماه مطابق می شد عید میگرفتند.

در میان این سی روز ؛روز شانزدهم را مهر نامیده بودند. مهرگان یا عید مهر در شانزده مهر (روز مهر از ماه مهر) واقع می شد و عیدی بسیار بزرگ بشمار می رفت. این عید هم بسان عید نوروز ؛بیادگار  حوادثی که در آغاز آفرینش جهان رخ داده  وضع شده بنابراین تاثیری عمیق تر از سایر اعیاد در میان ایرانیان داشته است .
آنچه در گاهشماری اوستایی آمده نشان می دهد که در ایران باستان سال به دو فصل تابستان بزرگ و زمستان بزرگ تقسیم می شده و از این لحاظ نیز مهرگان سرآغاز زمستان بزرگ بوده است.

در این روز پادشاهان ایران تاجی بر سر می نهادند که صورت آفتاب در میان چرخی گردان بر آن منقوش بود. هنگام طلوع آفتاب یکی از سپاهیان در حیاط قصر سلطنتی ایستاده فریاد میزد (ای فرشتگان بعالم فرود آیید و شیاطین و بدکاران را بزنید و از دنیا برانید)
در روز مهرگان ؛خوردن انار و استشمام گلاب را اسباب صیانت از بدبختی میدانستند.     هخامنشیان این جشن را با نام میتراگانه برگزار می کردند و در نزد آنها شکوه فراوانی داشت. 
کتریاس مورخ یونانی می گوید(پادشاه هخامنشی هیچگاه نباید مست شود مگر در روز جشن میترا یا میتراگانه که ابای ردا مانند به رنگ ارغوانی می پوشد و باده گساری می کند و در جشن و سرور همگانی شرکت می نماید.) 
این تشریفات را باور آنکه خداوند در این روز زمین را گسترده و ماه را که کره ای بی فروغ بوده بها و جلوه بخشیده توجیه می کند

اتاق ورزشی

مدیر مسئول : سرطلائی  

سلام دوستان

امیدوارم سالم و شاداب و ورزشکار باشید .

معرفی سرمربی جدید تیم ملی

پس از انتقادات فراوان از فدراسیون فوتبال و سرمربی تیم ملی بدلیل باخت اخیر به تیم ملی اردن این گمان که سرمربی خارجی تیم ملی هرچه سریعتر معرفی گردد بشدت تقویت شد .

اسامی بزرگی چون امه ژاکه ، دلبوسکه ، جیجی سیمونه و ... که در هفته های اخیر تیتر اول روزنامه ها بودند باعث شده بود فکر کنیم مربی اسم و رسم داری برای هدایت تیم ملی ایران انتخاب خواهد شد .

اما اعلام نام برانکو ایوانکوویچ بعنوان سرمربی جدید تیم ملی باعث ایجاد سوالات و شبهاتی در اینخصوص شده . بدون بیان هیچ پیش داوری در اینخصوص فقط توجه شما عزیزان را به نکاتی جلب میکنم :

ü       بگفته شخص آقای دادکان (حدودا 6 ماه پیش) برانکو توانایی مربی گری تیم ملی بزرگسالان را ندارد . حالا نمیدانیم معجزه ای رخ داده که ما خبر نداریم !!

ü       تنها دلیل عدم تمدید قرارداد برانکو پس از بازیهای پوسان مسائل مالی عنوان شد . یعنی باور کنیم برانکو قیمت خود را کاهش داده و یا فدراسیون مجبور شده پول بیشتری بپردازد .

ü       آقای دادکان به گواه بسیاری (حتی خودش) علاقه چندانی به حضور فرد خارجی در راس تیم ملی ندارد . حال چگونه این چرخش 180 درجه ای را تفسیر کنیم نمیدانیم و اینکه حمایت فدراسیون پشت سر برانکو هست یا نیست را هم ایضا .

ü       وقتی به اسامی نفراتی چون ایویچ ، بلاژویچ و ... و سرنوشتی که بریشان در ایران رقم خورد میاندازیم و به برانکو فکر میکنم راستش هم برای او نگران میشوم و هم خودم .

ü       در اینکه تیم ملی ایران نیاز به آشنایی با علم روز فوتبال را دارد شکی نیست ولی آیا برانکو این توانایی رادارد ؟

ü       معمولا کسی که میخواهد مربی تیم ملی شود بایستی جدای از داشتن دانش بالا توانایی جمع کردن حاشیه های این تیم را داشته باشد فکر میکنید برانکو اینچنین باشد

ü       نمیدانم چرا در کنار هر مربی خارجی بایستی یک مربی امتحان پس داده !! ایرانی بعنوان مدیر فنی قرار گیرد . نکند آقای شاهرخی را برای روزهای مبادا نگه داشته ایم .

اما با تمام اگر و اماها من به شخصه برای موفقیت برانکو و سربلندی تیم ملی دعا میکنم زیرا دیگر تحمل باخت به تیمهایی چون اردن را ندارم .

لیگ برتر هفته پنجم

 هفته پنجم لیگ برتر بدون ثبت هیچ نتیجه غیر قابل پیش بینی بپایان رسید .

ذوب آهن اصفهان در یک بازی خوب تیم پر اشتباه استقلال تهران را شکست داد تا اختلاف امتیازی خود با بقیه تیمها را زیاد کند . امیر قلعه نوعی در این بازی بیش از آنکه به تفکرات کربندی ببازد به تفکرات غلط خود باخت . دربی خوزستان نیز بین تیمهای فولاد و استقلال به تساوی رسید تا همه چیز به خیر و خوشی تمام شود . کریم بوستانی سرمربی جدید استقلال اهواز قدم اول را بد برنداشت . ضعیف ترین بازی این هفته را دو تیم پگاه گیلان و فجر سپاسی شیراز برگزار کردند که این بازی سرد در نهایت به تساوی بدون گل انجامید . واقعا از مربیان خوب این دو تیم انجام چنین بازی بعید بنظر میرسید . در تهران هنر نمایی مجدد خداداد عزیزی تیم پاس را صاحب سه امتیاز و صعود به رتبه دوم جدول کرد البته ضمن تمجید از بازی سایپا باید گفت بضاعت این تیم همینقدر میباشد . در مشهد پیکان با همان تفکرات دفاعی سعی در کسب یک امتیاز داشت ولی اینبار شانس با این تیم نبود و ابومسلم در دقایق پایانی سه امتیاز این بازی را کسب کرد . البته ما از دکتر ذوالفقار نسب بیش از این انتظار داریم . بازی دو تیم برق شیراز و شموشک نوشهر بایستی مساوی تمام میشد ولی هدر دادن دو ضربه پنالتی برد را نصیب تیم برق ساخت . و اما در زیباترین بازی این هفته دو تیم پرسپولیس تهران و سپاهان اصفهان به تساوی پرگل سه بر سه رسیدند . وقتی دو مربی به فوتبال هجومی بیاندیشند نتیجه این چنین بازی های زیبا خواهد شد .

لیگ برتر هفته ششم  

1-      پیکان تهران و فجر سپاسی شیراز

اگر دو تیم با تفکرات دفاعی به بازی بیایند این بازی ارزش دیدن ندارد ولی مطمئنا نه ذوالفقار نسب به یک امتیاز قانع است و نه پیروانی . تیم پیکان فعلا در میانه های جدول میباشد ولی رتبه سیزدهم برای فینالیست جام حذفی سال گذشته اصلا شایسته نیست

(احتمال برد پیکان 50% ، برد فجر سپاسی 30% ، مساوی 20% )

2-      شموشک نوشهر و پگاه گیلان

شمال نشینان اینبار به مصاف هم خواهند رفت . شموشک که با دو بازی اول خود تمام پیش بینی ها را غلط جلوه داده بود نتوانست در همان مسیر حرکت کند و از آنطرف تیم پر سروصدای پگاه نیز هنوز نتوانسته از داشته های خود بخوبی استفاده کند . اوج برخورد این بازی در میانه میدان یعنی نقطه قوت هر دو تیم است .

(احتمال برد شموشک 40% ، برد پگاه 50% ، مساوی 10% )

3-      استقلال اهواز و پرسپولیس تهران

مطمئن باشید این بازی مساوی نخواهد شد . دو تیم با انگیزه های بالا و تفکرات هجومی فقط و فقط به برد میاندیشند . برای کریم بوستانی این بهترین فرصت جهت نشان دادن ارزشهای خود است و برای بگوویچ این پیش درآمدی بر دربی بزرگ . این بازی را ببینید . بالاخره جدال قرمز و آبی است .

(احتمال برد استقلال 50% ، برد پرسپولیس 50% ، مساوی 0% )

4-      استقلال تهران و فولاد خوزستان  

آیا قلعه نوعی اعتبار از دست رفته خود را بازمیابد ؟ آیا بوناچیچ محبوبیت خود را نزد هواداران فولاد بیشتر میکند ؟ اینها حاشیه های پررنگ این بازی میباشند . قلعه نوعی قبل از دربی بزرگ تهران چاره ای جز شکست فولاد ندارد و از آنطرف فولاد نیز با حضور مومن زاده و بختیاری زاده برای احقاقا حق به میدان میرود . این بازی نیز مساوی نمیشود

(احتمال برد استقلال 50% ، برد فولاد 50% ، مساوی 0% )

5-      پاس تهران و ذوب آهن اصفهان  

عیار تیم ذوب آهن و رسول کربندی در این بازی محک جدی میخورد . هم ذوب آهن در اوج است و هم پاس . قطعا نتیجه این بازی به ساقهای خداداد عزیزی و دستان آرمناک پتروسیان بستگی دارد .

(احتمال برد پاس 45% ، برد ذوب آهن 35% ، مساوی 20% )

6-      سپاهان اصفهان و ابومسلم مشهد

واقعیت بگویم بشخصه در این بازی احتمال برد ابومسلم را کمرنگ میدانم . تیم سپاهان اگر همان تیم بازی با پرسپولیس باشد نتیجه ای عجیب رقم خواهد خورد . فیروز کریمی بایستی فکری اساسی بحال تیم خود بکند . این تیم بضاعت کمی ندارد .

(احتمال برد سپاهان 60% ، برد ابومسلم 20% ، مساوی 20% )

7-      سایپا کرج و برق شیراز

این میتواند اولین برد سایپا لقب گیرد . وزن تیمی هر دو حریف یکسان است مضافا بر اینکه برق اینروزها در حد نام این تیم فوتبال بازی نمیکند و از آنطرف تیم سایپا در بازی های گذشته خود نشان داده تیم خوب ، جوان و دونده ای است .

(احتمال برد سایپا 40% ، برد برق 30% ، مساوی 30% )

اتاق اینترنت

مدیر مسئول : کامبیز  

سلام به دوستداران اخبار اینترنتی

باور کنید من هنوز هم نمیدونم این اتاق اینترنت رو باید چه جوری اداره کنم و چه نوع اطلاعات و اخبار اینترنتی در اختیار شما قرار دهم چون اگه واقعا اینترنت کار باشید با این پرسه زدنها خودتون همه جور اخبار و اطلاعات رو بدست میاورید اما برای شروع کار و واسه اینکه هم دست خالی نباشم و هم یه جورائی جلوی داد و بیدادها و چپ چپ نگاه کردنهای این جناب هماهنگ کننده (کمی مدعی) را گرفته باشیم چند تا از اخبارهای متنوع رو برایتان آوردم .

راستش اگه این حالت راضیتون میکنه حتما بهم بگید و اگر نظر دیگری دارید خواهشا دریغ نکنید .

بالاخره شما که نمیخواهید ما از نون خوردن بیفتیم !!!

اخبار

کتاب بهشت خاکستری اولین رمان سید عطاءالله مهاجرانی در فاصله دو ماه به چاپ دوم رسید . (کلیک)

عکسهایی از وبلاگ زن ناقص العقل است نوشته رها آبی (کلیک)

وبلاگ ستاره مشرقی خاموش شد (کلیک)

اگر میخواهید با چهره های علم و فرهنگ و هنر این مرزو بوم آشنا شوید این سایت را حتما ببینید (کلیک)