افق روشن

شاید تمام زیبایی بازی فینال جام کنفدراسیونها نه در قهرمانی پایانی  که در صحنه ابتدایی بازی رقم خورد . چقدر غم انگیز و چقدر انسانی وقتی اشک ریختن تیری هانری  را برای مرگ بازیکن تیم کامرون دیدم احساس کردم توی این دنیا با همه ظلم ها و بی عدالتیهاش هنوز هم چه قلبهای پاکی پیدا میشن که برای انسانها ارزش قایلند .

براستی اگر ارزش واقعی انسان شناخته میشد دیگه بی تفاوت از کنار مرگ هیچ انسانی نمیشد گذشت . دیگه جنگ و خونریزی پذیرفتنی نبود . دیگه فقر و نداری بی معنی جلوه میکرد و دیگه ......

واقعا اینها معنای اون چیزی که اسمش حقوق بشر است نیست ؟

 

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد

و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت

 

روزی که کمترین سرود

                             بوسه است

و هر انسان برای هر انسان برادری ست

 

روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند

قفل

    افسانه ایست

و قلب

       برای زندگی بس است          

 

روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است

تا تو بخاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی

 

روزی که آهنگ هر حرف زندگی ست

تا من بخاطر آخرین شعر رنج جست و جوی قافیه نبرم

 

روزی که هر لب ترانه ایست

تا کمترین سرود بوسه باشد

 

روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم

 

و من آن روز را انتظار می کشم

حتی روزی

             که دیگر نباشم

نظرات 7 + ارسال نظر
مدیر مسئول دوشنبه 9 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:00 http://www.saridaily.blogsky.com

تو اگر برخیزی...من اگر برخیزم... همه برمی خیزند ...... من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی بر خیزد؟؟

ستاره مشرقی دوشنبه 9 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:21 http://eaststar.persianblog.com

سلام حامد جان
مثل همیشه قشنگ بود و دلنشین
موفق باشی دوست خوبم

محسن دوشنبه 9 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:25 http://www.abik.blogspot.com

سلام چقدر غمگینانه است شاهد مرگ بودن.
خدا نصیب هیچ کس نکند..

امیر مهدی سه‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 17:44 http://pacemaking.persianblog.com/

من به تو چی بگم آخه؟؟؟؟ مجبوری بیای بنویسی؟ بگو بلد نیستم دیگه..... منم ببر

بهمن تک و تنها سه‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 17:57

سلام .. تیری هانری رو ول کن . قضیه گوسفندهارو بچسب (برای اطلاعات بیشتر به شاهد رجوع کن ). من وقتی خوندم به قول ما ترکها گورخیدم .شما هم دست از این فوتبال بدار نون الان تو گوسفنده.. راستی زیراب شاهد رو پیش نازلی زدم قراره با هم فرار کنیم .

امیر محمدی سه‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 19:33 http://www.delijan2000.persianblog.com

سلام ...... بسیار زیبا بود چه زیباست که قلبمون به عشق همدیگه بتپه ..... خیلی دوست داشتن زیباست وقتی فارق از رنگ ونژاد و... باشه . خلاصه ما که لذت بردیم ... سری به ما بزن....

صدر چهارشنبه 11 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:57 http://khodkar.blogsky.com

سلام !
چو باد عزم کوی یار خواهم کرد
نفس به بوی خوش مشکبار خواهم کرد
به هرزه بی می و معشوق عمر میگذرد
بصالتم بس / از امروز کار خواهم کرد
باز آمددم که به تو دوست عزیز یک بار دیگر بگویم :
در هر زمان و هر جا که هستی موفق و پیروز باشی
صدر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد