من یک دست مریزاد به این تلویزیون آقای لاریجانی بدهکارم . انصافا توی برنامه سازی و ذهنیت سازی دست همه شبکه های خبری دنیا را از پشت بسته است .
احتمالا شما هم فیلم مستندی که راجع به حوادث کوی دانشگاه یکشنبه شب پخش شد را دیده اید (و بنا به تقاضای بسیار زیاد مردم !!! دوشنبه شب هم نمایش داده شد).
دقیقا عامل همه اتفاقات و درگیریها یکسری اوباش و اراذل معرفی شدند و ضمن مصاحبه با چند نفر و نمایش تکه هایی از برنامه شبکه های خارجی علت اصلی درگیریها را تحریک این شبکه ها عنوان نمودند .
البته جای بسی تشکر است که به حریم دانشجو و دانشگاه اهانتی نشد چون چهره دستگیر شدگان انصافا در ذهن عامه مردم چهره یک انسان تحصیل کرده را نمایان نمیکرد .
سوالی که برای من پس از دیدن این برنامه بوجود آمد این بود که اگر این درگیریها صرفا دعوای چوب و چماق یکسری بیکار بوده (برای وقت گذرانی ) پس علت دستگیری گسترده فعالان سیاسی و دانشجویان از شروع این درگیریها چه بوده است ؟ ورود گروه سعید عسگر به این جریان چه علتی داشته است ؟ سخنرانی های آقایان از مجلس گرفته تا نماز جمعه و ... که دائما تظاهر کنندگان را ضد انقلاب و منتسب به جریانات فکری و سیاسی خارج از کشور میدانستند به چه علت بوده است ؟ و بسیاری سوالهای دیگر ...
دوستان همانطور که قبلا خدمتتان گفتم ناکارامدی نظام حاکم بر جامعه که تحت پوشش دین میباشد ذهنیت نسل جوان ما را نسبت به مذهب (باورهای غلطی که از دین رواج داده میشود ) کاملا خراب کرده و گرایش جامعه دینی مساوی است با جامعه عقب افتاده را تقویت کرده (البته من شخصا این حالت افراطی را نیز قبول ندارم ) و دین گریزی بشدت رواج پیدا کرده است و اینگونه است که مبارزه با تمام مظاهر مذهب چه در باور و چه در اعتقاد در بین این نسل شکل گرفته و بسرعت در حال گسترش میباشد و تمامی حرکتهای گذشته و حال که در جامعه شکل میگیرد بر این اساس استوار است .
این باور نو منشا فکری حرکت توده مردم است (در شکل های متفاوت ) و نمیتوان آنرا منتسب به گروهی چماق بدست و با انگیزه های شخصی عنوان کرد .
این حرکت بالاخره بثمر میرسد و بدست همین نسل هم بثمر میرسد .
در خلوت روشن با تو گریسته ام
برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام
زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشق ترین زندگان بوده اند
دستت را بمن بده
دست های تو با من آشناست
ای دیر یافته با تو سخن میگویم
بسان ابر که با توفان
بسان علف که با صحرا
بسان باران که با دریا
بسان پرنده که با بهار
بسان درخت که با جنگل سخن میگوید
چرا که من
ریشه های تو را دریافته ام
زیرا که صدای من با صدای تو آشناست