کجایند همراهان بی ادعا

گناه خودم  بود  یا نه

عقیده ام اشتباه بود یا نه

امیدم  بی  سرانجام  بود یا نه

دوستانم نـــارفیــقــانی  بودند یا نه

نادوســتانم بسیار حیله گر  بودنـد یا نه

 

نه هیچکدام نبودند

زمان زمان واقعی نبود . نمیتوان یک شبه ره صد ساله رفت . مگر میتوان این دیو هزار دست هزار پا را بضربت شمشیری نابود کرد .

نه این راهش نیست . باید ریشه اش را خشکاند . باید ناتوانش کرد و آنگاه نابودش .

این راه ماست و میسر نخواهد شد مگر بجای من و تو ما بخواهیم . نمیتوان ناامید شد . ناامیدی مرگ است .

باید گذشت . شاید از تمام دلبستگی ها . آنگاه که پاک شدیم هدفمان هم مقدس میشود و دیگر چه ترس از جان دادن .

باید که یافت همراهان پاک و خالص و بی ادعا را .

زمان موعود خواهد رسید .

نظرات 9 + ارسال نظر
امیر مهدی شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:44 http://pacemaking.persianblog.com/

پسرم.. اینقدر دست و پا نزن ... بیشتر فرو میری

صدر شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:07 http://khodkar.blogsky.com

سلام !
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سلام !
امیدوارم روز خوب و سرشاز از موفقیتی داشته باشی.
موفق باشی
صدر

یلدا شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:43


یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود لخت و عور تنگ غروب
سه پری نشسته بود زار و زار گریه می کردند پریا مث ابرای بهار گریه میکردند پریا
پریا ی نازنین چتونه زار میزنین نمیگین ....
پریا هیچی نگفتن زار و زار گریه میکردند.......
حامد عزیز سلام
ایمیلت را خواندم .خیلی بی وفا نیستم .ولی چه کنم )-:
هر وقت برگشتم و به اینترنت دسترسی داشتم مدام مزاحم میشم.
ایده جالبی داری .
موفق باشی

صدر یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:32 http://khodkar.blogsky.com

سلام !
پیرانه سرم عشق جوانی به سرم افتاد
وان راز که در دل بنهفتم به در افتاد
از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر
ای دیده نظر کن که به دام که در افتاد
---------------------------------------------
در این صبحگاه زیبا !
هرکجا و هر جا زمان که هستی موفق و پیروز باشی
صدر

حامد--- چک نویس یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:40 http://WRITE-OFF.BLOGSKY.COM

سلام و اگه دیر اومدم به خاطر اینه که واقعا وقت کم میارم
راستی دیدی گفتم ۱۸ تیر هیچ خبری نمیشه حتی از روزای عادی هم خلوط تر بود

آیدا یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:12 http://bahoone.blogsky.com

حامد عزیز
سلام
بهتر از هرکسی معنی نوشته هایت را فهمیدم چون خود من هم دقیقا همین احساس را دارم. اما نا امید نباید شد.
من هم همراه تو هستم. زمان موعود خواهد رسید.
یاعلی

مرجان یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:25 http://maniranihastam.blogsky.com

سلام ناامید نباش این شاه فکسنی رو بیست سال طول کشید تا اینا انداختنش بیرون ... حالا ببین ما باید چند سال مبارزه کنیم تا اینارو بندازیم بیرون
موفق باشی

ساغر دوشنبه 23 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 15:51 http://sagharr.blogsky.com

سلام
والا این از معرفت شماس....

پرهون سه‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:44

سلام دوست خوبم..........
نا امید نباش که پایان شب سیه سپید است اگه خدا بخواد
تاخیر منو ببخش............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد